اين شیخ برآيم آبرو نگذاشته است...
بعد از نماز شیخ در بلندگو ميگه:
ميخوام كسى را به شما معرفى كنم كه
قبلا دزد بوده، مشروب و مواد مخدر
مصرف ميكرده و هر كثافتكارى ميكرده
ولى اكنون خدا او را هدايت كرده و همه چيز را كنار گذاشته...
بعد گفت: بيا احمد جان بلندگو را بگير و
خودت تعريف كن كه چطور توبه كردى!
احمد آمد و گفت: من يك عمر دزدى ميكردم، معصيت ميكردم
خدا آبرويم را نبرد!!!
اما از وقتى كه توبه كردم
اين شیخ برآيم آبرو نگذاشته است
نظرات شما عزیزان: