قلبِ من همچون درختی شد، ولی این را بدان
این که رویش یادگاری مینویسی چوب نیست!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:, |
طلا را به وسیله آتش
زن را به وسیله طلا
و مرد را به وسیله زن امتحان کنید!
فیثاغورث
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:, |
پرسیدم چرا نماز نمیخوانی؟
گفت: برایم دعای هدایت کن..
گفتم: سرِ كار نرو!
گفت: چرا؟
گفتم: برایت دعای روزی میکنم!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:, |
گفتند بگیریم ز تو، حاجت دنیایی خود را
اسبابِ عروسی جوانان برسان، چون تو جوادی..
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 19 فروردين 1396برچسب:, |
با این همه غم، یک دل راضی دارم..
باید بروم راه درازی دارم..
دریا شده قطره قطره های اشکم..
انگار که دنیای پیازی دارم...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 17 فروردين 1396برچسب:, |
بی تو دنیای من از مرگ غم انگیز تر است
بعد نوروز چرا زنده بماند ماهی..!
یامهدی
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 14 فروردين 1396برچسب:, |
دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می کند..
چشم وقتی می شود با مبتذل ها همنشین!
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 14 فروردين 1396برچسب:, |
ذهنم پر است چون حرمت از مثالها
از باید و نباید و از احتمالها
آقا قبول میکُندَم یا نه؟ میروم
بس که برآمدهست از آقا محالها
مانند کورها به شما تکیه کردهام
من با اشاره حرف زدم مثل لالها
وقتی خیالها همه در بَندِ مشهداند
باید نماز خواند به پشت خیالها
زائر بهشت میرود از روضهٔ رضا
حتی کسی که برده دلش را مدالها
گفتند خوبوبد همه در هم خریدنیاست
خود را فکندهام به دِلِ قیل و قالها
گفتمکه خوشبهحالِ حرم رفتهها و کاش
من هم شوم یکی ز همین خوشبحالها
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 10 فروردين 1396برچسب:, |
خواستم كه بُغض را خجل كنم
خنده را به گريه متصل كنم
واژه را دوباره مشتعل كنم
خواستم كه با تو دَرد و دل كنم
گريه ام ولى امان نداد...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 10 فروردين 1396برچسب:, |
هیچ کس کاش نباشد نگهش بر راهی
چشم بر در بُوَد ودلبر او دیر کند ...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 10 فروردين 1396برچسب:, |
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود? کجا رفت ?چرا بود و چرا نیست?
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 10 فروردين 1396برچسب:, |
یه قاعده اثبات شده وجود داره که برای هر منفعتی باید هزینه داد.
میخوای نمره خوب بگیری باید وقت و انرژی هزینه کنی و درس بخونی
اما به نظر من هزینه ها مثل کوه یخ می مونن
یعنی چی
یعنی نوک کوه که ده درصدش هست بیرون آبه و ۹۰ درصد بقیه ش که نمیبینیم زیر آب
بگذارین چندتا مثال بزنم
اول یه مثال ساده و کف بازاری:
یه نفر به شما تیکه میپرونه, حالا در هر حالت و هرجایی_همکار, دوست, خیابون, قوم و خویش_ یه راهش اینه که عزت نفس داشته باشی و جواب ندی یا جواب محترمانه بدی
راه دیگه ش اینه که مث خودش جواب بدی با این خیال که اگر جواب ندم فکر میکنه حالیمون نیست. شما جواب میدی و جوابت هم قشنگه و بازی را میبری. اما هزینه ها. اول شخصیت خودت را زیر پا گذاشتی. دوم اون حجاب هایی که برای خودت درست کردی را زدی کنار و ازین به بعد جواب دادن ها برات ساده میشه. سه آرامش ظاهری داری ولی آرامش معنوی و درونیت را از دست داده. خلاصش این که آرامش معنوی و درونیت خدشه دار شده و میتونه مقدمه ای برای نابودیش باشه
به عبارتی شما تو یه سد یه سوراخ ایجاد کردین که ممکنه باعث تخریب اون سد بشه
......
حالا یه مثال با کلاس تر:
یه کلیپ یا سخنرانی یا مذاکره موفقیت
تو میتوتی. تو باید پولدتر بشی. برا آدم هیچ خط و مرزی وجود نداره. کافیه بخواد ، تمرکز کن. هدفت همش جلوی چشمت باشه. بگو بعد ده سال یک میلیارد پول دارم و خواهی داشت
به نظرتون چنین فردی میتونه یه نماز یا مناجات زیبا و آرامش بخش داشته باشه
فکر نکنم مگر درراستای هدفش
یعنی خدا را بخاطر هدفش میخواد نه بخاطر خدا بودنش
یواش بواش معنویت کم رنگ تر و کم رنگ تر میشه و آخرش تبدیل میشه به یه آدم پول دار. من میگم بت طلایی. یعنی پول داره ولی روح نداره
هزینه زیادیه که پولدار بشی ولی آرامش معنویت را از دست بدی
یا بری سرکار ولی خوشی ها را از خودت حرام کنی
خلاصه مواظب کوه یخ هزینه هاتون باشید
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 10 فروردين 1396برچسب:, |