پرسید:
چرا زن نمی گیری؟
گفتم :
آقا! مزاحم درس و بحث آدم می شوند.
گفت:
((آدم باید خیلی ضعیف باشد که زن و بچه بتوانند مزاحمش باشند!))

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 22 آذر 1395برچسب:, |
دست از طلب ندارم، تا کام من برآید...
یا تن رسد به مدرک یا جان ز تن درآید!

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 17 آذر 1395برچسب:, |

میدونید این صف در کدوم کشور و برای ورود به کجاست؟؟؟
.
.
.
.
.
این صف ورود به یک کتابخانه عمومی در ژاپنه!
باور کنیم کتابخوانی رمز پیشرفته...
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در چهار شنبه 17 آذر 1395برچسب:, |
گاهی ازدستفروشان چیزی بخرید،
حتی اگرنیاز ندارید
اینا همان کسانی هستن که نمی توانند گدایی کنند....:"273بقره"
امّا آنهارا ازچهرههایشان میشناسی
و هرگز با اصرار چیزی ازمردم نمیخواهند
(یحسبهم الجاهل اغنیا من التعفف)

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 15 آذر 1395برچسب:, |
ماه «ربیعالاول» همانگونه که از اسم آن پیداست بهار ماهها است؛
بهجهت اینکه آثار رحمت خداوند در آن هویداست.
در این ماه ذخایر برکات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است،
زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در این ماه است
و مىتوان ادعا کرد از اول آفرینش زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است،

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در دو شنبه 15 آذر 1395برچسب:, |
ما خیلی تفریح می کردیم .
چشمهای مرا می بست و به اماکن عبادت می برد
و من از بوی محل مذهب حاکم در ان مکان را حدس می زدم .
" اینجا بوی شمع می یاد حتما کلیسای کاتولیکه "
"درست گفتی سنت آنتوانه "
" اینجا بوی کندر می یاد ، باید کلیسای ارتدکس باشه . "
"درست گفتی ، سنت سوفیاست "
" اینجا بوی پا می یاد ، حتما مسجده . عجب بوی تندی !"

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 14 آذر 1395برچسب:, |
دزدي از نردبان خانه اي بالا مي رفت. از شيار پنجره شـنيد
که کودکی مي پرسد:«خدا کجاست؟» و صداي مادرانه اي پاسـخ
مي دهد:«خدا در جنگل است ، عزيزم». کودک مـي پرسـيد:«چـه
کار میکند؟» مادر مي گفت:«دارد نردبـان مـي سـازد.» دزد
از نردبان خانه پايين آمد و در سياهي شب گم شد.
سالها بعد دزدي از نردبان خانـه حكيمـي بـالا مـي رفـت. از
شيار پنجره شنيد که کودکی مي پرسد:«خدا چـرا نردبـان مـي
سازد؟» حكيم از پنجره به بيرون نگاه آرد، به نردبـاني که
سالها پيش، از آن پايين آمده بود، و رو به کودك گفت:«بـراي
آنكـه عـده اي را از آن پـايين بيـاورد و عـده اي را بـالا
ببرد.»
نوشته شده توسط اسیرگمنام... در شنبه 13 آذر 1395برچسب:, |
هر "افتادنی"........که سقوط نیست...
.
.
. "مهرت" بر دلم "افتاد"..!

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 آذر 1395برچسب:, |
آخر چگونه غربتِ تو باورم شود
شهرِ تو پایتخت تمام زمین شده
ایران به دور مرقدِ تو می کند طواف
ایران شده ست خاتم و مشهد نگین شده

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 آذر 1395برچسب:, |
تو غریبی، گشته ام عمری سند آورده ام
شیعیانت نیز کمتر جستجویت می کنند...

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در پنج شنبه 11 آذر 1395برچسب:, |
روی چتر او....دانه های برف....
زیر چتر او.....دانه های حرف

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 9 آذر 1395برچسب:, |
نقل شده که هر وقت حضرت رسول ص از راهی رد میشد
بعد از عبور ایشون افراد از بوی خوش عطر ایشون متوجه میشدند
حضرت از اونجا عبور کرده...

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 9 آذر 1395برچسب:, |
روزوشب کار کنم پول پس انداز کنم..
همه را هدیه به استاد حرمساز کنم..

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 9 آذر 1395برچسب:, |
انسانها اگر قدر زمان را میدانستند..
هیچگاه
کفش بنددار نمیخریدند!

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در سه شنبه 9 آذر 1395برچسب:, |
شیعه هستیم..ولی شیعه حرفی هستیم..
آدم هستیم ولی آدم برفی هستیم....

نوشته شده توسط اسیرگمنام... در یک شنبه 7 آذر 1395برچسب:, |