فکروذکر

بی وضو وارد نشو....میکده حمام نیست

و تو اینگونه ناشکری میکنی؟

 

از شخصی پرسیدند:
روزها و شب هایت چگونه می گذرد؟

با ناراحتی جواب داد:
چه بگویم!
امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه ی سفالی

که یادگار سیصد ساله ی اجدادم بود بفروشم و نانی تهیه کنم..!

گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته

و تو اینگونه ناشکری می کنی؟

 


من سحرها خوابم میگیرد..

 

یکبار کسی گفت حاج آقا من سحرها خوابم می‌گیرد. چه کنم؟

استاد گفتند:

«اگر خوابت گرفت بخواب چون معلوم است اسمت را در لیست ننوشته‌اند»!

 


جالبه..

 

کار جالبی که آلمان ها به جای بالا رفتن از دیوار سفارت عربستان انجام دادند!
پرچم داعش را با نور افکن روی دیوار سفارت عربستان انداختند.

 


مشکل امروز ما..

 


علت جوان شدن ذلیخا..

 

آیت الله بهاءالدینی می فرمود:

زلیخا آزار و اذیت فراوان به یوسف صدیق علیه السلام انجام داد.

اما اینکه دوباره جوان شد و به حضرت یوسف علیه السلام رسید، به سبب حیا بود.

چون زمانی که حضرت یوسف علیه السلام را می خواست،

یک پارچه روی بت کشید تا اورا نبیند

این حیا در خلوت، حتی بتی که او را نمی بیند.

همینکه در خلوتش از بت حیا می کند،

باعث شد مجددا برگردد و جوان شود. معلوم می شود حیا خیلی عالی است

 


لحظه سکته مغزی

 


اسراف است...

 


هر اشتباهی پاک شدنی نیست

 


از مورچه هم میشود آموخت

 

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ

ﺗﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ...

ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ نایست ..
ﺩﺭﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ..

 


نگاهی متفاوت

 

می گویند هنگامی که در آمریکا همه در جستجوی طلا بودند...

یک نفر با فروش "بیل" میلیونر شد،

اما هیچکس طلا پیدا نکرد.‌..

"متفاوت اندیشیدن راهکار موفقیت است"

 


چَرا... و .. چِرا

 

خداوندا کمک کن از چَرای زندگی دل بکنم و به چِرای زندگی فکر کنم ...



 چرا که عاقبت چَرا مرگ ؛ و عاقبت چِرا تولدی دوباره است ...!

 


هنوز به سن تکلیف نرسیده..

 

برای آموزش...زبان..ورزش..مسواک...موسیقی..

و هزاران چیز دیگر..

سن فرزندمان مهم نیست..!

اما... به آموزش نماز و حجاب که میرسیم..

میگوییم: افراط نکنیم.. زود است..

هنوز به سن تکلیف نرسیده..!

 


تقلب..

 


غرور..

 

شنيدم مارادونا مدتی به خاطر افسردگی پس از ترك اعتياد در تيمارستان

بستری بود، وقتی مرخص شده حرف جالبى زده: اونجا ديوانه های

زيادی بودند، يكی مي گفت من چگوارا هستم همه باور مي كردن، يكی

مي گفت من گاندی ام همه قبول مي كردن. ولی وقتی من گفتم

مارادونا هستم همه خنديدن و گفتن هيچ كس مارادونا نمي شه.

اونجا بود كه من خجالت كشيدم كه چه بر سر خودم آوردم. در اين دنيا

غرور دمار از روزگار آدم در مياره و دقيقا گرفتار چيزی مي شی كه فكر

مي كنی هرگز در دامش نخواهی افتاد. مراقب خودتان باشيد

 


عشق بزرگ‌تر

 

من جوانى را سراغ داشتم سخت وابسته‏ لباس و قيافه‌‏اش بود، حتى وسواسى داشت

كه پارچه‏‌اش از كجا باشد و دوختش از فلان و مدلش از بهمان.

براى دوستى با او همين بس بود كه از لباسش و اتويش و قيافه‌‏اش

تحسين كنى و يا از طرز تهيه آن چيزى بپرسى.

او عاشق ظاهرسازى و سر و وضع مرتب بود و به اين خاطر از خيلى‌‏ها بريده بود ...

تا اين كه عشقى بزرگ‏تر در دلش ريخت و با دخترى آشنا شد

و با هم سفرى كردند و در راه تصادفى.

جوانك در آن لحظه‏ بحرانى از رنج‌‏هاى خودش فارغ بود و خودش را فراموش كرده بود

و به محبوبه‌‏اش مى ‏انديشيد و سخت به او مشغول بود.

او به خاطر پانسمان محبوبش به راحتى لباس‏‌هايش را پاره مى‌‏كرد و زخم‌‏ها را

مى‌‏بست و راستى سرخوش بود كه خطرى پيش نيامده.

هنگامى كه عشقى بزرگ‏تر دل را بگيرد عشق‏‌هاى كوچك‏تر نردبان آن خواهند بود.

 


یک کلمه

 

تمام اختلاف ها، بهشت و جهنمی شدن ها، طغیان کردن و نکردن ها در یک کلمه بود:
- قارون می گفت: «عِنْدی» علم خودم.
- سلیمان گفت «رَبِّی» فضل پروردگارم.

 


ان شاءا...

پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر، به خواستگاری دختری می رود...

 پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم...!!

 پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می رود،

پدر دختر با ازدواجشان موافقت می کند و در مورد اخلاق پسر می گوید:

ان شاءالله خدا او را هدایت می کند...!

 دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت می کند،

با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟؟؟!


مسلمان شدن با قرآن..


سبک زندگی لاک پشتی..

v


كشتی‌رانی مگس

مگسی بر پرِكاهی نشست كه آن پركاه بر ادرار خری روان بود.

مگس مغرورانه بر ادرار خر كشتی می‌راند و می‌گفت:

من علم دریانوردی و كشتی‌رانی خوانده‌ام. در این كار بسیار تفكر كرده‌ام.

ببینید این دریا و این كشتی را و مرا كه چگونه كشتی می‌رانم.

او در ذهن كوچك خود بر سر دریا كشتی می‌راند آن ادرار، دریای بی‌ساحل

به نظرش می‌آمد و آن برگ كاه كشتی بزرگ, زیرا آگاهی و بینش او اندك بود.

جهان هر كس به اندازة ذهن و بینش اوست.

آدمِ مغرور و كج اندیش مانند این مگس است. و ذهنش به اندازه درك ادرار الاغ و برگ كاه.

راستی نسبت دریاهای ما به کل هستی چقدر است؟


ارزش زمان..


تشکر جالب


کودک آمریکایی پس‌اندازش را برای بازسازی مسجد داد..

یک کودک ۷ ساله آمریکایی تمامی پول های قلک خود را که برای خرید

آی‌پد جمع آوری کرده بود، برای مرمت مسجد تگزاس اعطاء کرد


مسلمان بی حجاب


نامه یک جوان به رییس جمهور

 سلام اقای روحانی ،خسته نباشید
 بدون مقدمه:به نظر من اگر یک جوان ماشین نداشته باشد میتواند از

وسایل نقلیه عمومی استفاده کند ولی اگر زن نداشته باشد

نمی تواند از زنان عمومی استفاده کند چون گناه هست
 بجای اینکه وام خودرو بدهید وام ازداوج بدهید تا من بتوانم ازدواج کنم.
 باتشکر


کتاب"خون"..!


بحران ازدواج..

این مرد، یک عروسک را به عنوان همسر انتخاب کرده و برای برگزاری مراسم ازدواجش،

عروسک را به آرایشگاه برده و مانند یک عروس واقعی خواستار آرایش کردن او شده است.

تصویر عروسک از نمای کلوزآپ


نرو... قبر گرونه!!


کنترل نشو..


پیغام لیلی برای مجنون


نظامی گنجوی در پایان داستان «لیلی و مجنون» می‏گوید:
لیلی در اواخر عمر بیمار شد و طراوتش از بین رفت.
او به مادرش وصیّت کرد: پیام مرا به مجنون برسان و به او بگو :
اگر خواستی محبوبی برگزینی، دوستی مانند من مگیر که با یک تب،

همه طراوت خود را از دست بدهد و با یک بیماری، همه نشاط او فرو بنشیند؛

دوستی بگیر که زوال پذیر نباشد.


وقتی که دیگران از ما جلو میزنند..

کلاسهایی که درتابوت برگزار می شود

یادم می آید که برخی از عرفا هم با قبر و قبرستان و یاد مرگ

موعظه میشدند و بیاد قیامت می افتادند...

میزان خودکشی در کره بالا رفته و آمار عجیب و تکان دهنده‌ای از این موضوع در این کشور

وجود دارد.امروزه در حدود ۴۰ نفر روزانه در کره خودکشی می‌کنند. کارشناسان دلیل بالای

این رقم را وجود فضای بیش اندازه رقابتی در کشور می‌دانند و برای رهایی کشور از این

موضوع، دست به برنامه ریزی جدیدی زده‌اند.

آن‌ها برای افرادی که افسردگی و احتمال خودکشی دارند، احساسی مشابه مرگ را

به وجود می‌آورند و از آن به عنوان درمان «تجربه مرگ» نام می‌برند.

 همه آن‌ها لباس‌هایی سفید بر تن می‌کنندو در تابوت‌هایی که در کلاس گذاشته شده،
می‌نشینند و به مراسم خاکسپاری جئونگ یونگ مون که مدیر مرکز شفای سئول است
گوش می‌دهند. با این تفاوت که او در صحبت‌هایش از آن‌ها می‌خواهد که خودشان را به عنوان
بخشی از این جهان قبول داشته باشند و حتی در سخت‌ترین شرایط به دنبال شادی باشند.
ایده این کار از آن‌جایی می‌آید که به این افراد این امکان داده می‌شود تا در مراسم خودشان
شرکت کنند و در این مدت فکر کنند که با رفتنشان چه ضربه‌هایی را به افرادی که دوستشان دارند می‌زنند.

 


قابل توجه همه...


ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯿﺪ

زنی به مشاور خانواده گفت :

من و همسرم زندگی کم نظیری داریم همه حسرت زندگی ما رو میخورند

 سراسر محبّت ، شادی ، توجّه ، گذشت و هماهنگی امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم

که جواب او مرا سخت نگران کرده است

 پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم

چه کسی را نجات خواهی داد ؟

 و او بیدرنگ جواب داد :

معلوم است , مادرم را ؛ چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده !

 از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟

 مشاور جواب داد : شنــا یـاد بگیــــرید !

همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب ......

 ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﻔﺖ ﺑﭽﺴﺒﯿﺪ ! ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ .... ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﻔﺮﻭﺷﯿﺪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ؛

 ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ، ﺑﻪ ﺣﺮﻓﯽ ، ﺑﻪ ﻧﻘﻠﯽ ، ﺑﻪ ﻫﺪﯾﻪ ﺍﯼ ، ﺑﻪ ﺍﻧﺪﮎ ﺗﻮﺟﻬﯽ ...

ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺗﻼﺵ ﮐﻨﺪ ، ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺘﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﺪ ،

ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻗﺪﺭﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻧﺪ ، ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ ...

 " ﺁﺩﻣﻬﺎ چیزهای ﻣﻔﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﺍ ﻣﻔﺖ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ "


کیک طلاق هم به بازار رسید..!!!!!!!

مسئولین رفتن گل بچینن!
 
 

لبخند


انگلیس و طهارت


تندیسی در فندلاند

بخوان حتی اگر در حال غرق شدنی

 


قابل تامل


با فروع دین، گردن اصول دین را نزنید

کار بعضی ها بی نماز کردن مردم است. آنها با امر و نهی زیاد و مردم آزاری،

جوان‌ها را تارک الصلاة می کنند، مقدس مآب ها و

افراد سختگیر کارها را خراب تر می کنند...
حتی اونكه محرم راه ميفته مياد مجلس امام حسين،

از در خونه اش كه راه ميفته برا چي مياد؟
برا امامش مياد يعني امامت. امامت اصول دينه. اگه شما گفتي بهش،

چرا قبات كجه، چرا ريشت تراشیدس، چرا قدت کوتاست. چرا موت بيرونه...

اين ناراحت شد ديگه نيومد.
شما چيكار كردي؟ با فروع دين ورداشتي گردن اصول دين رو زدی ...

عارف ربانی، حاج محمد اسماعیل دولابی


چند دقیقه تامل

 شکست های ما از اینجا شروع میشود که میخواهیم در یک برخورد

و در یک روز،تمام خلق را بسازیم
 در حالیکه در تاریخ میبینیم که انبیاء سالها نالیدند و نتیجه ای نگرفتند،

ولی مأیوس هم نشدند.
 حال چه شده که ما مأیوس میشویم و صدمه میخوریم؟!
 این نصیحتی است که یعقوب به فرزندانش میکند:
 لا تیأسوا من رَوح الله
 از روح خدا و نیرویی که خدا برایتان میفرستد،مأیوس نشوید.
 کتاب حرکت،صفحهء ۵۹


Weblog Themes By Pichak

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

نويسندگان

لينک هاي مفيد

درباره وبلاگ


به وبلاگ ماخوش آمدید... فقط نظر فراموش نشه عزیزان.. مارو هم لینک کنید..

آخرين مطالب