خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی ..... بگو ما هم بخندیم ....

اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری... بگو ما هم بخوریم ...!

چــو مغروران بی منطق، نگــو از عــشــق بیزارم

  که ناگه میزند بر دل، شگرد او شبیخون است

شگفتا،.........

برای روزی که از جانب خدا آمدیم،جشن می گیریم....

و برای روزی که به سوی خدا می رویم عزا..

من وصل تو را خواهم از دولت روحانی........

نه رابطه با دنیا ... نه حق غنی سازی...

عشق را بیمعرفت معنا مکن

 زر نداری مشت خود را وا مکن

 گر نداری دانش ترکیب رنگ

 بین گلها زشت یا زیبا مکن

 خوب دیدن شرط انسان بودن است

 عیب را در این و آن پیدا مکن

عشق یعنی من سرمایی تب دار مریض

ژاکتم را بدهم تا که تو سرما نخوری...

جنگ از طرف دوست دل آزار نباشد

یاری که تحمل نکند یار نباشد .....

فریاد زدم در دل خود عشق کجایی؟

 پژواک بر آمد بنشین نوبت ما نیست...

چشم زیبای تو شورای نگهبان شده است....... وصلاحیت من وارد میدان شده است

 من به اصلاح خودم در طلبت کوشیدم........ وهمین کوشش من فتنه دوران شده است

 اگر می خواهی محال ترین اتفاق زندگی ات رخ دهد،

باور محال بودنش را عوض کن.

ملتی که قهرمانان زیادی دارد، اما معلمان خوبی ندارد..

همچون غولی است که جثه بزرگی دارد اما شعور ندارد!

قانعم! بیشتر از این چه بخواهم از تو...

گاه گاهی که کنارت بنشینم ، کافیست

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند...

 آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند...!!!

دکترم گفت:فقط معجزه میخواهی چون

عشق او ریشه دوانده به تمام بدنت..

هیچ ورزشی برای ”قلب”

مفید تر از خم شدن و گرفتن دست  ”افتادگان” نیست …

اهل دلی میگفت:

هر وسیله ای بخری از بزرگترین قطعه تا کوچکترین قطعه اسم شرکت تولید کننده

حک شده..... تو هم باید در تمام بند بند وجودت اسم خالقت جاری

رنگ مشگی عاملی شد جذب یکدیگر شویم..

پس عزیزم "ریش" می آید بمن "چادر" به تو..

خنده رسوا می نماید پسته بی مغز را

چون نداری مایه از لاف سخن خاموش باش

اینجا همه به فکر شکم های خالی هستند.......

هیچکس........به مغز های خالی نمی اندیشد! ...

می شود از فکر من چند ساعتی بیرون روی؟

درس دارم به خدا این ترم مشروط میشوم!!

مثل رآکتور اراک ......... قلب مرا از جا درآوردند...

سختی های روزگار ، مثل ماشین لباسشویی هستند،

تو را میچرخانند ، می پیچانند و درهم می کوبند ؛

 اما در پایان، این تویی که پاکتر و روشن تر و بهتر از قبل خواهی بود....

حتی از فلش مموری هم میتوان درس گرفت...

اینکه ظرفیت آدم ها ... ربطی به هیکلشان ندارد..

خدایا..

مبادا روزی فرا برسد که ما "بارمان" را ببندیم..

به این قیمت که " بال مان" را ببندیم..!

ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم،.....

درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم.

دل...

سفارت خدا بود در من...

چه آسان آتشش زدم..

یک نفر گفت: خدا، کاش که عاشق بشوم
 شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد...

بعضی ها "یک سوم" عمر خودرا در "خواب راحت" میگذرانند

و "دو سوم" دیگر را در "خواب غفلت"..

خدایا ما را از اینان قرار نده..

دیگر شعار،مرهم زخمم نمی شود...

هی سعی می کنم،دلم آدم نمی شود...

وقتی بچه بودم میگفتند :

هر وقت به تنهایی توانستی بند کفشهایت را ببندی بزرگ شده ای.

 اما من به فرزندم خواهم گفت:

هر وقت از بخشیدن کفشهایت به انسان پابرهنه ای خوشحال شدی،

بزرگ شده ای ....!!!!!

چه خوشبخت اند ..

آنها که به پای هم پیر میشوند.. نه به دست هم...

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
 با خبر باش که آن کوچه سفارت دارد

دریای آرام ناخدای ماهری نمی سازد: