بدون عشق
بدون عشق، کم کم مغز من از کار می افتد! نوار قلب من بر چرخه ی تکرار می افتد!
شبیه آخرین برگ درختی پیر، در طوفان، کهتا حالا نیفتاده، ولی این بار، می افتد؛ -
شبیه کودک محبوس در انباری خانه که بعد از التماسش، گوشه ی انبار می افتد؛ -
به قدری خسته و دلتنگ و دلگیر و غم آلودم که هر عکسی که میگیرند از من، تار می افتد!
نظرات شما عزیزان: